هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 71    |    3 خرداد 1391

   


 

درس شیرین


محسن رضایی: «رمز و رازهای آزادی خرمشهر نوشته شود»


جنایت‌های ما در خرمشهر، اعترافات سرهنگ دوم ستاد عراقی


«خرمشهر در جنگ طولانی»؛ کتابی موثق درباره فتح خرمشهر


سلام خرمشهر! سلام رضا، سلام حمید، سلام قادر...


انتشار سرگذشت و خاطرات فرماندهان عملیات بدر در کتاب «جنون تا مجنون»


پرواز روی خاک، خاطرات خلبان پایگاه ششم شکاری بوشهر


زندگينامه داستاني سعدي افشار «عاليجناب سياه»


«عكس و انقلاب در بوشهر» به چاپ مي‌رسد


بازسازی و سازندگی، کتاب جدیدی از آیت الله هاشمی رفسنجانی


تاریخ شفاهی و بایگانی (2)


پزشکان بوفالو دیگران را در سرگذشت کشمیری‏ها سهیم می‏کنند


طرح جعبه موسيقی افتتاح می شود


دختران ما، سربازان کتابخانه تامز ريور


مصاحبه دانش آموزان با چهره های ماندگار


تاريخ شفاهي جنوب شرق‌آسيا ـ 50


 



تاريخ شفاهي جنوب شرق‌آسيا ـ 50

صفحه نخست شماره 71

نگارش شرح حال

كارمندان عاليرتبه او در وزارت بهداشت رفاه اجتماعي و همكارانش در NCWO جملگي در مورد غرور او در به‌دست گرفتن يك كار و انجام دادن درست آن و اشتياقش براي مشاركت در موفقيت كساني كه او را در آن امر ياري مي‌كردند، اتفاق‌نظر داشتند.

من خود به وضوح به‌خاطر مي‌آورم كه در انجمن ميتينگ مقدماتي، قبل از شروع گردهمايي دو سالانه NCWO 1989، تان‌سري فاطمه با اعضايي كه آن وقت حاضر بودند به نحو تحكّم‌آميزي گفت: از فرهنگ مردان دليل نياوريد كه فكر مي‌كنند زنان نمي‌توانند سروقت در جلسات حضور يابند، پس فاقد كارايي هستند.

در اين گردهمايي عمومي كه آخرين نوبت رياست او نيز بود، براي تتمه طرح مربوط به شخصيت‌ بچه‌ها كه هنوز كامل نشده بود تا پايان گردهمايي باقي ماند. او نمي‌توانست نسبت به نا كارايي تسامح به‌خرج دهد و كار را ناتمام رها كند.

اگر كاري بايد انجام مي شد براي رضايت خاطر او بايد انجام شود.

بنابر قول داتوك سيتي رحما، زني صاحب منصب در وانيتا‌آمنو،در يك روز او بسيار تعجب كرده و عميقاً تحت تأثير قرار گرفته بود؛ و آن وقتي بود كه تان‌سري فاطمه تازه وزير شده و از او دعوت كرد تا با او در اولين وسيله نقليه اداره بنشيند.

فاطمه به او گفته بود: سيتي رحما، تو مي‌داني كه من حق همه زناني را كه را در CMNO كار مي‌كنند براي استفاده از اين وسيله اداري به رسميت مي‌شناسم. من مايلم در اين تسهيلات كه نوعي قدرداني است با هركسي شريك باشم. شراكت در موفقيت با همكاران جزء طبيعت ثانوي او بود.

از اين رو يك نفر اظهار نكرد كه كار كردن با تان‌سري فاطمه سخت بوده است اما به‌طور ضمني و طي مصاحبه چنين استنباط مي‌شد كه نمي‌توانسته كار كردن تحت نظر يك آدم سختگير كه در شرايط نامساعد با وظايفي در حد رئيس يك قبيله دست به گريبان بوده است، و كار را با بالاترين استاندارد مطالبه ‌كرده، آسان باشد. با اين وجود او اطمينان دارد كه نتايج تلاش و تأييد شدن موفقيت است كه خشنودي همه مرتبطين را به‌همراه مي‌آورد.

اگر كسي مرتكب اشتباه مي‌شد، خاطر جمع بود كه مورد بازخواست قرار مي‌گيرد. اگر كسي مرتكب اشتباه مي‌شد، خاطرجمع بود كه مورد بازخواست قرار مي‌گيرد اما به شيوه‌اي انساني.

او هرگز يك نفر را در ملأعام سرزنش نكرد: «او قادر بود بخشي از افكارش را در اختيار شما قرار دهد؛ منتها بطور خصوصي!

داتين آني مجيد، كه از مقامات سطح بالاي وزارت رفاه اجتماعي بود و در يك رابطه خيلي نزديك با او كار مي‌كرده، به خاطر مي‌آورد كه او با همه سطوح كاركنان، رفتاري خيلي طبيعي داشت.

آنچه او در روابط انساني عامل بدان بود از قلب‌اش نشأت مي‌گرفت و جزء ويژگي‌هاي بديهي او بود و نه مثل يك دستورالعمل مديريتي كه او هرگز چندان فرصت نداشت به آن شيوه‌ها توجه نشان دهد.

اما تصور غالبي وجود دارد مبني بر اين كه تان‌سري فاطمه با آن سطح سوادي كه داشت نمي‌توانست داراي آن درجه از كارآمدي و نقش برجسته و در نتيجه دستيابي به موفقيت باشد، اگر دستياري واجد شرايط و مناسب در حد جايگاه شوهرش نداشت.

بحثي در مورد شوهر ايشان نيست. تان‌سري قدير، شخصي با آن درجه آگاهي بالاي سياسي و مسئوليت‌هاي اجتماعي بايد تبعا تأثير زيادي روي تان‌سري فاطمه داشته باشد. آنقدر كه يك دادستان كل و وزير دادگستري.

او در موقعيتي بود كه از هر نوع دستياري و پشتيباني كه بخواهد برخوردار گردد. اما تان‌سري فاطمه هنوز مخالف اين امر بود: «من اگر مي‌خواستم در همه حال منتظر كمك او باشم، قادر نبودم كارم را خوب انجام دهم».

همكاران او در كابينه كه مورد مصاحبه قرار گرفته‌اند، صحبت از برخي اتفاقات در كابينه‌ تان عبدل رزاق، نخست‌وزير وقت مي‌كنند؛ از جمله اين كه مي‌گويند وقتي مشكلي براي تان‌سري فاطمه پيش مي‌آمد او خيلي جدّي به شوهرش مي‌گفت: تو دخالت نكن قدير. و اين پاسخ فاطمه است! در حقيقت در امور قانوني مربوط به آمنو و NCWO تان‌سري فاطمه بيشتر تمايل به استفاده از كمك مشاور قانوني UMNO داشت تا شوهرش.

اين نكته خيلي قابل توجه است تان‌سري (پانگ لايما مانگ كو نگارا ـ PMN) 8 سال قبل از شوهرش، نقش جامع او را در توسعه وانيتا آمنو در هر ناحيه‌اي از كشور و رشد آن را به عنوان يك قدرت بزرگ اجتماعي و سياسي، محترمانه پذيرفته است بي‌شك نقش حمايت‌كننده‌ تان‌سري قدير در خانواده براي تان‌سري فاطمه ارزشمند بود.

آن هم در جامعه مالزي 1970 تا 1950، سپردن بخشي از فعاليت حرفه‌اي به او عادي نبود. و انتظار نمي‌رفت يك زن خانه‌دار چنين نقش دولتي مهمي داشته باشد، و هنگامي كه تان‌سري قدير به عنوان وزير كابينه در جولاي 1969 به او پيوست، تمام زندگي خانوادگي آنها تحت كنترل و نگاه نافذ امنيت ملي قرار گرفت. بدون اين كه پيوند اين زن با آن شوهر قدرتمند روي‌هم رفته از رواج و زندگي خانوادگي و وفاداري آن دو را به هم ريخته باشد.

وضع او در مقام يك چهره سياسي ـ اجتماعي، لااقل در يك شرايط بحراني و فرساينده اغلب در معرض انواع فشارها بود. اما اين باعث نمي‌شد خانواده و چهار پسر و دو دختر او كه امروز همه از موقعيت‌هاي شغلي خوبي بهره‌مند هستند، از حداقل‌هاي پيشرفت قابل قبول باز مانند. بلي، اين حقيقت دارد كه او با داشتن يك بچه شيرخوار و در عين حال مسئوليت وزارت با شوهرش مورد مضحكه برخي همكاران خود در كابينه واقع شوند.

چنان كه به فريده جوان‌ترين‌ فرزند او لقب بچه پارلمان داده بودند كه هرگز كسي پيش از او و پس از او در آن جا نبوده است.

اما تصويري كه خارج از چارچوب اين تحقيق و مصاحبه‌ها ايستاده است، خانمي را نشان مي‌دهد كه هنوز سعه‌صدر دارد و بي‌پيرايه است. كسي كه با وجود حداقل تحصيلات از عقلانيت ذاتي سرشار است.

او ريشه عميق در مذهب و سنت دارد و هنوز در پايه قابل توجهي از سازمان يافتگي، مدرنيست و پويايي طبيعي است.

شايد بزرگترين خصيصه او ظرفيت فطري‌اش در پذيرش نقش‌هاي چندگانه و همزماني باشدكه هر يك را همچون آخرين كار با موفقيت به ثمر رسانده و با وجود چنين آموزش رسمي نارسا و محدودي از انواع قيد و بندهاي اجتماعي رسته است.

اين كتاب براي ارج نهادن به يك بانون بزرگ از سازمان NCWO كه از آغاز كار تمامي توسعه خود را مرهون اوست، تهيه شده، پس تربيت و تركيب آن براساس برجسته كردن دستاوردهاي او سامان‌دهي شده است.

اقتباس كامل از مصاحبه‌ها با جانمايي موقعيت‌ها كه از بدو امر به‌علاوه در سراسر كتاب و در فصول سابق‌الذكر مورد تأكيد بوده است.

اطلاعات گردآوري شده در پنج فصل مربوطه سازماندهي شده‌اند. در هر پنج فصل مذكور افتاده يك فصل در نكات عمده دستاوردهاي اوست.

عكس‌ها از مجموعه‌هاي خصوصي او و ساير منابع به دقت انتخاب و با توجه به همه جزئيات حال و هوا در نظر گرفته شده‌اند.

نقل قول‌هاي مفيد از مصاحبه‌ها و اقتباس از سخنان با اهميت، با وسواس انتخاب و در كتاب گنجانده شده به خواننده كمك مي‌كند تا هرچه بيشتر به كنه عزم يك زن پي ببرد. اين كتاب محتوي 60 درصد متن و 40 درصد عكس است. هرچند در برجسته كردن موفقيت‌ها آگاهانه تلاش شده چهره منفي شخص و شغل‌اش كنار گذاشته شود. چنين وقايعي او را به عنوان رهبر وانيتا آمنو و خصوصيات اخلاقي‌اش كه در متن كتاب از آن گفت‌وگو مي‌شود، نقش برآب مي‌كند.

شمول اين مصاحبه‌ها موجبات نتيجه‌گيري خواننده را فراهم مي‌كند.

زندگي‌ تان‌سري فاطمه پيام روشني را از يك رهبر به جاي مي‌گذارد و آن پيام اين است كه ممكن است ازدواج موفق داشتن يك زن باعث موفقيت حرفه‌اي او بشود.

مشكلي هم اگر وجود داشته باشد در وضع قاطي شدن دو نفر با يكديگر نيست، بلكه در خود شخص است. از اين حيث كه يك زن مي‌تواند به‌طوري موازي در مادر بودن و خداوندگاري خانه بدرخشد و علاوه بر آن شخصيت حرفه‌اي داشته باشد. چه بسا كه امروز فردي عادي بتواند چنين باشد اما قطعاً نه چنان كه او در گذشته بود.

توانــايي تحسين برانگيز تان‌سري فاطمه او را در وضعي قرار داد كه بتواند بين اين دو امر موازنه هرچند دشوار را حفظ كند.

بنابراين داستان زندگي الهام‌بخش او بايد براي تمام زنان شاغل مورد بازخواني قرار مي‌گرفت. او يك srikandi sumber inspirasi است.

نوشته: عزيزه مخزني /ترجمه: مهدي فهيمي

منبع: روزنامه اطلاعات: سه شنبه یکم تیر 1389- شماره 24781


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.