هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 90    |    26 مهر 1391

   


 

گزارشی از هفدهمین همایش بین‏المللی تاریخ شفاهی


پنج گفتار درباره تاریخ فرهنگی و تاریخ فرهنگی جنگ عراق و ایران


موضوعات همایش مقاومت و مقابله با سلطه انگلیس در ایران


سهم من از چشمان او، مقدمه نحوه شکل‌گیری ندارد


هنگامه‌ی انسان‌سازی


حضور محمد علی رجایی نخست وزیر ایران در نشست شورای امنیت


24 مهر 59، خونین‏شهر


تاریخ شفاهی ایرانیان در قصه‌ها متبلور شده است


فتاحی: رنج تدوین‌گر تاریخ شفاهی از روایت‌گری آن بیشتر است


بایدها و نباید‏های تدوین در تاریخ شفاهی


نگاهی به کتاب بر سمند خاطره


 



بایدها و نباید‏های تدوین در تاریخ شفاهی

صفحه نخست شماره 90

در تعریف تاریخ شفاهی تعاریف بسیاری ارائه شده است. اما در یک جمع‏بندی می‏توان گفت تاریخ شفاهی مجموعه تلاش‏هایی است که با بهره‏گیری از فنون و ابزار‏های خاص خود به جمع‏آوری و حفظ داده‏های تاریخی حاصل از تجارب شخصی افراد وگروه‏های اجتماعی می‏پردازد. این داده‏های تاریخی در یک بستر خاص و پذیرفته‏شده فرهنگی و از تعامل و توافق میان مصاحبه‏شونده ‏و مصاحبه‏گر ‏پرسا در یک گفتگو طرفینی حاصل می‏گردد، که البته نقش مصاحبه‏گر ‏فعال در هدایت و بیان ناب این خاطرت و ارائه داده‏ها تاثیر بسزایی دارد.

حال باید دید هدف اصلی تاریخ شفاهی چیست.‏ به نظر می‏رسد هدف اصلی تاریخ شفاهی بازآفرینی گذشته نه چندان دور تمام رویداد‏های مختلف سیاسی،‏ اقتصادی،‏ اجتماعی،‏ فرهنگی و سایر جنبه‏های آن است که با مراجعه به بایگانی ذهن فعالان و شاهدان عینی آن وقایع تاریخی و آشنایی با فرهنگ ذهنی آنان دست یافتنی خواهد بود.

با عنایت به تعاریف و اهداف تاریخ شفاهی که به آن اشاره رفت، آنچه که در این گفتار قرار است به آن پرداخته شود،‏ داده‏های حاصل از گفتگوی فعال بین مصاحبه‏شونده ‏و مصاحبه‏گر ‏است که هم اکنون تدوین‏گر یا تاریخ‏نگاری با آن روبرو است. در این جا سخن بر سر تدوین خاطرات افرادی مشخص و جدا از هم نیست. ‏چرا که در این صورت متون تدوین‏شده حالت خاطرات افراد به خود گرفته که به حالت تک صدایی و بدون نقد و نظر و داوری عرضه می‏گردد. اما آنچه که در اینجا مطرح است استفاده از داده‏هایی درباره یک موضوع و در یک مقطع تاریخی است که تدوین‏گر در جایگاه تاریخ‏نگار با دیدی تاریخ‏نگر به مسائل تاریخ شفاهی موضوع یا واقعه‏ای را به نگارش درآورد.

با توجه به موارد مذکور باید دید که تدوین‏گر که در این مقام از جایگاه یک تاریخ‏نگار بر خوردار است به چه باید‏هایی باید توجه کند و از چه مواردی باید برحذر باشد و از چه معیار‏ها و ابزار‏هایی استفاده کند.
در این خصوص سوالات متعددی مطرح است:

تدوین‏گر ‏در تاریخ شفاهی از چه ابزار و معیار‏هایی برخوردار است؟
چه آسیب‏ها و مشکلاتی متوجه کار او است؟
برای رسیدن به پاسخی معقول و منطقی در این مقوله در قالب موارد ذیل می‏توان به سوالات مطرح شده پاسخ داد:

الف) رویکرد تاریخ‏نگار به داده‏های تاریخ شفاهی
ب) ابزار و معیار‏های تدوین

الف) رویکرد به داده‏های تاریخ شفاهی
تاریخ‏نگاری حاصل نوعی تاریخ‏نگری است که منظور از آن دخالت اندیشه و تأملات نظری و فرضیات تاریخ‏نگار در نگرش به یک حادثه در پی وقوف به شأن تاریخی آن است.‏ این امر تاریخ‏نگار را در نسبت جدیدی با حادثه تاریخی قرار می‏دهد و او را وامی‏دارد تا به کمک اسناد و مدارک و روش‏شناسی خاص به بازتعریف و بازسازی واقعه بپردازد. بنابراین تاریخ‏نگار از یک سو با واقعه‏ای که متعلق به گذشته است و از سوی دیگر با نگرش جدیدی که متأثر از مقتضیات زمان حال است، با توصیف،‏ توضیح،‏ تفسیر و تبین یک واقعه سر و کار دارد.4 در تمام این مراحل تاریخ‏نگار با دیدی انتقادی و نقد و نظر به داده‏ها می‏پردازد و پس از مراحل عقل به نقد می‏رسد و آن را به چالش می‏کشد. از این رو چنین رویکردی تنها یکی از منابع تاریخ‏نگاری محسوب می‏شود که نظرگاه‏ها و تلقی‏های مختلف جمعی را به فرآیند تاریخ‏نگاری وارد می‏کند و مفهوم گفتمانی بودن علم تاریخ وتاریخ‏نگاری را به واقعیت نزدیکتر می‏سازد. به عبارتی عینیت‏های تاریخی و آنچه که با عنوان داده‏ها از آن یاد می‏شود در پناه ذهنیت تاریخ‏نگاری صورت معرفت‏شناسی به خود گرفته و به تاریخ‏نگاری تبدیل می‏شود و منابع حاصل از رویکرد شفاهی تنها روند این جریان را پویاتر می‏کنند.6
 اما باید توجه داشت که متون حاصل شده از رویکرد شفاهی تا حد زیادی با میزان درک و قدرت حافظه افراد مورد مصاحبه ارتباط دارند و صرف نظر از منفعت‏طلبی‏های اجتماعی و برداشت‏های قومی، ‏سیاسی، حزبی،‏ دینی و... از این منظر که ذهن و زبان افراد مورد نظر، یک مقوله نسبی است، حاصل کار نیز در مقایسه با متون تاریخ‏نگاری، از جنبه‏های نسبی برخوردار است. بر همین اساس داده‏های تاریخ شفاهی در مطالعات تاریخی میزان استفاده مشخصی دارند و استفاده از آنها در حکم بخشی از منابع تاریخی و نه تاریخ‏نگاری – محدود به مطالعات دوران معاصر- می‏شود.

ب) ابزار و معیار‏های تدوین
تاریخ‏نگار وتاریخ‏نگاری در تدوین تاریخ شفاهی می‏توانند از ابزار‏های مختلفی استفاده نمایند:‏


1. شناخت کامل از موضوع
2. شناخت نسبت به داده‏های تاریخ شفاهی از نظر محتوا
3. آشنایی نسبت به راویان تاریخ شفاهی
4. بازنگری در محتوا و غنی‏تر کردن داده‏ها
5. نقد داده‏های تاریخ شفاهی

 

1- شناخت کامل تاریخ‏نگار از موضوع:‏
نکته اساسی در تاریخ شفاهی تعیین موضوع پژوهشی است. محقق پس از آنکه موضوع پژوهشی را برگزید مطالعات جامعی در باره آن انجام می‏دهد. مهمترین منابع اطلاعاتی در این زمینه،‏ خاطرات منتشرشده،‏ اخبار،‏ روزنامه‏ها،‏ و مدارک آرشیو هستند. او پس از مطالعه در موضوع به سراغ داده‏ها رفته و به بررسی آنها می‏پردازد. این موضوع امر ساده‏ای نیست. زیرا اولین مسئله در تاریخ شفاهی عشق و علاقه به تاریخ است. اگر پژوهشگر این خصیصه را نداشته باشد در بررسی داده و ارتباط با رویدادها و وقایع دچار مشکل می‏شود و نمی‏تواند مقصود و منظور خود را بیابد.7
در پرتوی این شناخت است که محقق در بهره‏گیری از داده‏های شفاهی در مراحل کار، رویکردی کاملاً انتقادی دارد و و به طور فعال از راهکار‏های نقد بیرونی و درونی که مورد استفاده در شناخت دقیق داده‏ها منابع تاریخی هستند، بهره می‏گیرد. بنابراین تاریخ‏نگار باید از خطر سهل‏با‏وری، بی‏دقتی،‏ خستگی در جستجوی واقعیات... در همه مراحل اجتناب ورزد تا چشم‏بسته تسلیم داده‏ها نشود.
محقق برای بکارگیری این دید انتقادی در تدوین می‏باید از روش‏های علمی بهره بگیرد. روش‏شناسی در معنای وسیع کلمه، شناخت نظری و علمی روش آشکارسازی واقعیت است که به منظور دستیابی به حقیقت در علم باید پیموده شود.
تاریخ‏نگار با علم و تکیه بر این موارد می‏تواند به ارزیابی داده‏ها بپردازد. البته نمی‏توان این روش را به همه محققان که در امر تاریخ شفاهی کار می‏کنند تعمیم داد. زیرا آنان در بررسی‏های خود راه و روش یکسانی را در پیش نمی‏گیرند و عوامل مختلفی را در انتخاب روش منظور می‏کنند. بر این اساس،‏ بنابر موضوع پژوهش، شیوه کار هم متفاوت خواهد بود. اما در عین حال محقق می‏باید متوجه باشد که در داده‏های تاریخ شفاهی، ما در آن واحد، دو نگرش داریم که یکی از آن نگاه مصاحبه‏شونده ‏ به موضوع است، زیرا در طرح آن نقش داشته است، و دیگری نگرش مصاحبه‏کننده ‏به موضوع است.
بنابراین تاریخ‏نگار با مطالعه عمیق در بررسی همه جانبه در پرتو شناختی که از موضوع و رویدادها دارد، باید این دو نگرش را از هم تمیز داده و آنها را به یکدیگر نزدیک کند تا به واقعیت رویداد در خلال داده‏ها نزدیکتر شود.

2- شناخت نسبت به داده‏های تاریخ شفاهی از نظر محتوا
تدوین‏گر ‏یا تاریخ‏نگار در استفاده از داده‏های تاریخ شفاهی می‏باید متوجه این قضیه باشد که این داده‏ها از مصاحبه با چه افرادی بدست آمده است،‏ اصولاً افرادی که در تاریخ شفاهی مورد مصاحبه قرار می‏گیرند به سه دسته تقسیم می‏شوند:

الف) افراد و شخصیت‏هایی که در متن رویداد و وقایع حضور موثر و تعیین‏کننده دارند و از علل و عوامل بوجود آمدن رویداد و حادثه مطلع هستند و همچنین انگیزه‏های محرک آن را به خوبی می‏شناسند و می‏دانند که به دنبال چه هدف و یا اهدافی هستند؛ مثلاً با راه‏اندازی یک راهپیمایی یا تظاهرات از تمام مراحل آن اطلاع داشته و از آغاز تا پایان آن آگاه هستند. این افراد از اطلاعات خوبی درباره عوامل پشت پرده برخوردار بوده و در معرفی چهره‏های شاخص آن جریان و رویداد، اطلاعات بکری می‏توانند ارائه دهند. البته ممکن است این اطلاعات از آسیب‏هایی هم برخورد باشند که در بحث شخصیت به آنها پرداخته می‏شود.

ب) گروه دوم افرادی هستند که ناظر و شاهد یک رویداد بوده‏اند که حضور آنها از دو حال خارج نیست: یا در سیل جمعیت درگیرشدگان هستند که در درجه دوم اهمیت در آن حادثه بوده‏اند و در این صورت علاوه بر مشارکت از اطلاعات بصری جزئی نیز برخوردار هستند و ممکن است این اطلاعات به مکان و زمان خاصی از یک راهپیمایی،‏ تظاهرات و یا جریانات دیگری تعلق داشته باشند و به ظاهر واقعه بازگشته و نه مسائل پشت پرده، و بر اين اساس تا اندازه‏ای می‏توانند از آسیب‏های نوع اول برخوردار باشند. و یا افرادی هستند که فقط شاهد واقعه و حادثه بوده‏اند و در واقع گزارش شفاهی آنها شامل مشاهدات عینی از واقعه تاریخی است بدون آنکه دخالت و یا سهمی در آن داشته باشند.10
ج) گروه سوم افرادی هستندکه نه در واقعه شرکت داشته‏اند و نه شاهد و ناظر بی‏طرف آن بوده‏اند، اما ممکن است که روایت آن واقعه تاریخی را از زبان دیگران شنیده باشند. البته این داده در درجه اول از اعتبار ساقط است، مگر زمانی که تاریخ‏نگار هیچ داده و اطلاعات دیگری دردست نداشته باشد. البته ممکن است افراد گروه اول و دوم در لابلای مصاحبه خود به این دست از مطالب اشاره‏ای داشته باشند که می‏باید بین آنها مرزبندی قائل شد.

در این جاست که معنا و مفهوم «تاریخ شفاهی» بروز و ظهور یافته و نقش و اهمیت خود را به رخ تاریخ‏نگاران و تاریخ پژوهان می‏کشد. برای این که فقط در تاریخ شفاهی است که «شرح و باز شناخت یک رویداد بر اساس دیده‏ها، شنیده‏ها و کرده‏های شاهدان و ناظران و فعالان آن رویداد امکان پذیر می‏شود.»11

در نهایت می‏توان گفت، یکی از قواعد پایه‏ای پژوهش در تاریخ این است که همیشه از منابع و داده‏های نخستین (دست اول) استفاده شود.

3- آشنایی نسبت به روایان تاریخ شفاهی
تاریخ‏نگار در استفاده از داده‏های تاریخ شفاهی در پژوهش خود برای تدوین تاریخ شفاهی یک واقعه یا گروه نباید انتظار داشته باشد در خلال بررسی این داده‏ها به تمام زوایا و ناپیدایی‏های واقعه دست یابد و به سؤالات خود پاسخی علمی بدهد. زیرا بسیاری ازکمبود‏ها و ناگفته‏های واقعه در این داده‏ها به مشکلات و آسیب‏های مصاحبه‏شونده ‏بر می‏گردد. تاریخ‏نگار با آشنایی به این معضلات و دغدغه‏ها و اشراف نسبت به موضوع شاید بتواند قسمت‏های گمشده این پازل را کامل نماید و در کار تدوین موفق باشد؛ در ذیل فهرست‏وار به این مشکلات و موانع پرداخت می‏شود.

در تاریخ شفاهی، محقق با شخصیت‏ها و گونه‏های متفاوتی از نظر فکری،‏ عقیدتی،‏ فرهنگی و اجتماعی برخورد می‏کند که هر کدام مسائل خاص خود را دارند که البته بخشی از مسائل عمومی است و شاید بتوان گفت که به نوعی دربرگیرنده همه آنان است؛ از جمله خود محوری، مصلحت‏نگری، قهرمان‏سازی، تعصبات قومی و منطقه‏ای، اغراض جهت‏دار...؛13 اما در این میان عده‏ای هستند که از مسائل و مشکلات خاصی برخوردارند،‏ به ویژه افراد سیاسی که دارای عقاید و تفکری بوده و هستند؛ عده‏ای از آنان نگرانند به عدم وفاداری از حکومت موجود متهم شوند، عده‏ای از آینده خود و خانواده و اموالشان واهمه دارند، عده‏ای نیز خاطرات بکر و مهم خود را محرمانه می‏دانند و از باز گفتن آن سر می‏پیچند،‏ عده‏ای نیز نمی‏خواهند به علت عملکرد گذشته‏شان در معرض انتقاد قرار بگیرند. برخی از چهره‏های مطرح نیز، بر این عقیده بوده و هستند که به اندازه کافی دشمن دارند و مایل نیستند که به تعداد آنان اضافه شود.14 حتی تعدادی از آنان به شرطی حاضر به مصاحبه و ارائه خاطرات خود می‏شوند که بعد از مرگشان منتشر شود که عملاً از دسترس تاریخ‏نگار شفاهی خارج می‏شود.

علاوه بر مسائل مطرح‏شده در خصوص مصاحبه شوندگان که داده‏های شفاهی از ذهن بر زبان آنان جاری می‏شود،‏ می‏باید به مقوله زبان،‏ مفاهیم و اصطلاحات این داده‏ها توجه داشت. زیرا هریک از آنان بار معنایی و ویژگی خاص خود را دارند. به همین دلیل برای درک این زبان و تبدیل آن زبان به زبان رسمی و متن نوشتاری نیاز به آشنایی با این گونه زبان است.15 این زبان در عین حال که از حیث تلفظ،‏ آهنگ جملات و دستور زبان ویژگی‏های خاصی دارد،‏ دارای واژگان مخصوص به خود نیز هست. در کنار این ویژگی‏ها القاب و عناوین حکایت از جایگاه و موقعیت صاحب خاطره و افراد مطرح شده در روایت را دارد.

4- بازنگری در محتوا و غنی‏تر کردن داده‏ها
یکی دیگر از ابزارهایی که در تدوین از آن می‏توان بهره گرفت، استفاده از نسخه اصلی و اولیه مصاحبه‏ها است که در پرتوی بررسی در این نسخه‏ها می‏توان دست به بازنگری زد. چون ناظران و شاهدان آن رویداد‏ها هنوز زنده هستند و می‏توانند خاطرات خود را در باره آنها مرور کرده و آنها را بازسازی کنند. این دست از وقایع تاریخی (اگر تاریخی شده باشند) بر خلاف سایر وقایع، هنوز کاملاً کفن و دفن نشده‏اند و فعالان و شاهدان آنها نه تنها می‏توانند درباره آن اخبار و رویدادها اطلاعات بدهند، بلکه می‏توانند در گسترش و بازسازی کم و بیش و همه‏جانبه آنها، تاریخ‏نگار را نیز یاری دهند.16 در تاریخ شفاهی، «بایگانی ذهن» شاهدان و فعالان یک رویداد تاریخی از اهمیت به سزایی برخوردار است.
بنابراین تا وقتی که فاعلان و عاملان تاثیرگذار در وقوع یک واقعه تاریخی و شاهدان و ناظران عینی آن رویداد هنوز زنده هستند. شایسته نیست که سایر منابع مربوط به آن واقعه در اولویت قرار بگیرند؛ تاریخ‏نگار بدین ترتیب می‏تواند به رفع مجهولات پرداخته و داده‏های خود را کامل نماید.

5- نقد داده‏های تاریخ شفاهی
تاریخ‏نگار باید متوجه باشد که متن تاریخ شفاهی قابل نقد است و برای همین منظور مي‏باید خاطرات را با خاطرات دیگر –البته در همان رشته و موضوع – و همچنین با اسناد و مدارک دیگر تطبیق دهد. زیرا رخداد واحد، اما برداشت و تصور افراد از آن متفاوت است. به همین دلیل پژوهشگر تاریخ شفاهی بدون استفاده و بهره‏برداری از اسناد معتبر قادر نخواهد بود تحلیلی منطبق بر واقعیات از سیر رویدادها ارائه دهد. بر این اساس صادق‏ترین و گویاترین راویان رویدادهای یک کشور و منطقه،‏ اسناد و مدارکی هستند که از زمان وقوع حوادث بر جای مانده‏اند.
بنابراین محقق تاریخ شفاهی هیچ‏گاه نباید خود را از اسناد بی نیاز بداند. هر چند که موضوع مورد بحث، هنوز تاریخی نشده و اسناد و مدارک آن در دسترس نباشد. اما باید دانست که منابع شفاهی همواره در کنار منابع کتبی کاربرد دارند. کاربرد اسناد در تاریخ شفاهی را به موارد ذیل می‏توان خلاصه کرد:‏

الف ) کاربرد اسناد در تاریخ شفاهی،‏ برای تعیین دقیق زمان حادثه و مکان وقوع آن است. در تاریخ شفاهی در اغلب موارد نمی‏توان تاریخ دقیق وقوع را از اقوال مختلف استخراج کرد و روایات ضد و نقیض از آن دیده می‏شود.

 ب ) بر اساس اسناد،‏ مشخص می‏شود چه کسانی یا گروه‏هایی در هنگام حادثه حضور داشته‏‏اند که در امر بازنگری محتوا می‏توانند کمک کنند.

 ج ) در جریان بازنگری و طرح پرسش مجدد محقق از شاهدان حادثه و منابع دیگر درباره موضوع مورد تحقیق، باز هم اسناد جایگاهی ویژه می‏یابند. زیرا با داده‏هایی که در اسناد درباره کمیت و کیفیت واقعه وجود دارند، محقق به زوایای مبهم و سؤال برانگیز آن راهنمایی می‏شود.

ه ) پس از انجام مصاحبه و مراحل آماده‏سازی داده‏ها برای استفاده و تدوین تاریخ شفاهی باز هم اسناد برای سازماندهی فصول و مطالب به یاری محقق می‏آیند. زیرا بر اساس داده‏های تاریخ شفاهی نمی‏توان ترتیب وقوع حوادث را به دقت مشخص ساخت چه بسا در نقل روایات این تسلسل پس و پیش شده باشد. در حالی که تاریخ دقیق حادثه در اغلب موارد در اسناد یافت می‏شود و بر همین اساس می‏توان تاریخ مطالب و خاطرات شفاهی را مرتب کرد.

حاصل سخن
با توجه به تعریف تاریخ شفاهی و اهداف آن که در واقع به گفتار آوردن انباشته‏های ذهنی راوی در یک گفتگوی فعال است، طیفی از جامعه که معمولاً کسانی هستند که در تاریخ سنتی و کتبی جای نداشته‏‏اند، در بیان وقایع و رویدادها سهیم می‏شوند و بسیاری از زوایای ناگفته و ناپیدا در اسناد و مدارک آرشیوی را عیان می‏شوند. تاریخ‏نگار در تدوین این داده‏ها با استفاده از شناخت و اشرافیت خود نسبت به موضوع می‏تواند با بهره‏گیری از ابزارها و معیار‏های تدوین، که شامل بازنگری محتوایی، نقد داده‏های تاریخ شفاهی، مقابله و به خوانش خواندن دیگر روایت‏های همسو و هم‏موضوع است و همچنین بهره‏گیری از اسناد در دسترس تاریخی،‏ می‏تواند تاریخ شفاهی یک رویداد را پس از گذراندن از فیلتر نقد و بررسی تاریخی با روش‏های علمی تدوین نماید. البته این تدوین تفاوت‏هایی با تاریخ کتبی دارد. متن تاریخ شفاهی خصلت گفتاری دارد، یعنی از طریق خواندن شنیده می‏شود. به همین دلیل تاریخ شفاهی با سنت شفاهی درهم می‏آمیزد و همین امر اثر را خواندنی‏تر و شنیدنی‏تر می‏کند. البته این سخن بدان معنا نیست که متن تاریخ شفاهی باید در شکل زبان محاوره‏ای آورده شود، به عبارتی زبان متن تاریخ شفاهی، گفتاری است و نه نوشتاری. البته موضوع دیگری که مطرح است این که زبان گفتار به واقعیت تاریخی نزدیکتر است یا نوشتار؟ یکی از موارد تمایز تاریخ کتبی و شفاهی در اینجا رخ می‏نماید. همچنان که گفته شد در زبان گفتار، ملاحظات نوشتاری و مقیدات کلامی از میان می‏رود و طیف وسیع‏تری از طبقات و لایه‏های اجتماعی و افراد صاحب یاد و حضور مجال سخن گفتن می‏یابند.


پی نوشت‏ها:
1. مومن، ابوالفتح، «در گذشته نزدیک جایگاه منابع شفاهی در تاریخ‏نگاری ایران»، ‏ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی زمانه، س 4، ش 34، تیرماه 1384،‏ ص19
2. زرین کوب،‏ عبدالحسین،‏ تاریخ در ترازو، تهران، امیر کبیر، ‏1370، ص21
3. ملایی توانی،‏ علیرضا،‏ درآمدی بر روش پژوهش در تاریخ،‏ تهران، نشرنی، چاپ دوم، 1387، ص132
4. تاریخ‏نگری وتاریخ‏نگاری جنگ ایران و عراق،‏ (مجموعه مقالات) به اهتمام علیرضا کمری،‏ تهران، ‏مرکز اسناد دفاع مقدس،1387ش، ص31
5. ابوالفضل رضوی، «داده‏های حاصل از مصاحبه، تاریخ یا تاریخ‏نگاری»،‏ مصاحبه در تاریخ شفاهی (مجموعه مقالات چهارمین نشست تخصصی و کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی، ‏تهران، ‏سوره مهر، 1387ش، ص98
6. همان
7. ر.ک. مومن،‏ ابوالفتح،‏ دریچه‏ای به تاریخ معاصر (مجموعه مقالات )،‏ تهران،‏ سوره مهر، 1390
8. ملایی،‏ توانی،‏ علیرضا، همان، ‏ص133
9. همان،‏ ص 24
10.  بست، جان، روش‏های تحقیق در علوم تربیتی و رفتاری،‏ مترجمان پاشا حسن و طالقانی نرگس، تهران، ‏رشد، 1373 ش، ص80
11. کمری،‏ علیرضا،‏ صدای تاریخ محاضرهای، ‏ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی زمانه، ‏س4، ش34، 1384، ص35
12. کرلینجر فرد،ان، مبانی پژوهش در علوم رفتاری،‏ ج2، مترجمان حسن، پاشا شریفی و جعفر نجفی زند،‏ تهران، آوای نور، ‏1376 ش،‏ ص108
13. نورایی،‏ مرتضی،‏ «درآمدی بر پاره‏ای مشکلات نظری و کارکردی تاریخ شفاهی»،‏ فصلنامه گنجینه اسناد، ‏س16، دفتر چهارم، ش64، 1385ش،
14. کمری، علیرضا، همان، ‏ص5
15. ر.ک. مومن،‏ ابوالفتح،‏ همان
16. علی،‏ امینی،‏ خاطرات علی امینی، ‏به کوشش حبیب لاجوردی،‏ تهران،‏ گفتار، ‏1376ش،‏ ص42
17. میرکاظمی، محمد،‏ «تاریخ شفاهی از منظرهمسانی در زبان گفتار»،‏ مصاحبه با تاریخ شفاهی (مجموعه مقالات چهارمین نشست تخصصی و کارگاه اموزشی تاریخ) همان،‏ ص274
18. مومن، ابوالفتح، همان، ص69
19. نیکبخت، رحیم،‏ «آرشیو‏ها گویا،پژوهش‏های اسنادی»، ماهنامه اندیشه و تاریخ سیاسی زمانه،‏ س4، ش34، تیرماه 1384، ص41

ابوالفتح مؤمن
پژوهشگر تاريخ شفاهی



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

1 آبان 1391
سعیده
واقعا مطالب خوبی بود از نظر من خیلی خیلی ممنون

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.